یکی از تمریناتی که هر روز در جهت ارتقای نوشتن و ارتقای درونم انجام می دهم پرسیدن سوال است.

سوالات باز و عملگرا که با چطور و چی کار کنم شروع می شود.

و از این سوال پرسیدن منافع زیادی بردم و سورپرایز شدم.

مثلا در پست اولین مکاشفات از ملاحظات که اینجا نوشتم، پرسیده بودم مدل خنده رو چطور باید تغییر داد؟

که خیلی اتفاقی در گروه سه نفره ی بررسی مسائل پیچیدمون که با دوستانم دارم (من و سیما و ملیحه) بحث مان سمت مدل خنده رفت و قرار شد ملیحه که ذهن خلاقانه ای دارد فردایش انواع خنده ها را به ما آموزش دهد، تا به این ترتیب گامی در جهت کنترل خنده هایم برداشته باشم.

این شاید یک مسئله ی نه چندان پیچیده باشد. ولی سوال پرسیدن فقط برای مسائل پیچیده و ناجواب نیست که برای سلیس و روان کردن مسیری است که در آن قدم گذاشته ایم.

و برای وضوح بیشتر و خلاقیت بیشتر است.

و همچنین تجربه ای که من به شخصه دارم:

گاهی واکنش ذهن به پرسش ما صرفا یافتن پاسخ یا ارائه ی راه حل نیست که گاهی  انجام بهترین راه حل است.

این خاصیت عملگرای پرسیدن سوال ترغیبم می کند که در هر زمینه ای که نیاز به رشد دارم در موردش سوالات هدفمندی بپرسم.

 این پرسش سوال را اولین بار از وحید امیدواری یاد گرفتم.

قبلا در پست زنگ انشاء تصمیم گرفتم هر روز انشاء بنویسم در دفتر مختص انشایم. تلاشم این است که هر روز موضوعی بیابم و در موردش انشاء بنویسم اما همچنان گاهی برای موضوع انشاء می مانم.  

امروز به ایده ای رسیدم که دفتر انشایم بی موضوع هیچ گاه شب به صبح نکند:

اینکه سوالاتی را که در تمرین سوال نویسی می پرسم هر کدام را که دوست داشتم انتخاب کنم و به عنوان موضوع انشاء در موردش و در جوابش در دفتر انشاء بنویسم.

ترکیب سوال نوشتن و انشاء نویسی

زنگ انشاء

انشاء ,سوال ,پرسیدن ,موضوع ,بنویسم ,دفتر ,انشاء بنویسم ,موضوع انشاء ,پرسیدن سوال
مشخصات
آخرین جستجو ها